تشکر از شما بخاطر سرزدن به این بلاگ و حتما نظر خودرا بنویسید.
--------------------------------------------------درخودگمشده

۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه

فقط مادر میتواند مادر باشد


نوشته ای زیرین به قلم یکی از دوستان هراتی من تحریرگردیده، خیلی ممنون از این دوستم که اجازه کاپی آن را در این بلاگ به من دادند، خداوند بهشت زیر پای مادر رانصیب شان فرماید. البته نظمی که در زیر آمده از خود نویسنده این متن نیست. (درخود گمشده)
.....................
اوج گرمای تابستان است و تو به یک سفر کوتاه رفته ای. قرار است از جریان کشت و کار در یکی از دهات آبایی بازدید کنی. زمان طالبان است و گرمای طاقت فرسا ادامه ی خشکسالی طولانی مدتیست که تاب مردم را گرفته و قوز بالای قوز شده است. در روستایی که آمده ای نیز خبر خاصی نیست. کشاورزان فسرده اند و چشمان خسته ی خود را به زمین خشک خسته تر از خود دوخته اند. یا حاصلی در کار نیست یا هم اگر باشد آنقدر ناچیز است که شرمت می آید دم از تقسیم بزنی. فقر چهره زشت اش را با پررویی نشان داده است و مردم نیز به ناچار با کراهت تمام به آن چشم دوخته اند. بگذریم از اینکه طالبان نیز هر از چند گاهی به این مناطق سر می زنند و دم از مالیات زمین و تقسیم حاصلات می زنند و نمک بیشتر می پاشند بر روی این زخمهای عمیق و مزمن.
سالهای نخست دوران جوانی ات است. آرزوهای در سر داری که با وجود این سردرگمی در کشور و منطقه ات عملی شدن شان محال بنظر می رسد. خسته ای؛ احساس می کنی کمرت مثل آن بارکش با دستهای پینه بسته و چشمان چروکیده خم گشته است. در همان روز نمی توانی برگردی. یک مسیر به این کوتاهی فقط یک سرویس دارد که آنهم روز یکبار مسافر جابجا می کند. شب را در آن گرمای مذاب میگذرانی؛ انگار این بقایای توانت است که ذوب می شود. صبح زود با عجله برمی خیزی؛ هنوز هوای درس و مشق در سرت است. با عجله سوار موتر می شوی، ولی میدانی که آنقدر دیر خواهد شد که به دانشگاه نرسی.
به شهر میرسی. محلی که به هر چیز شبیه است غیر از شهر. انگار اجسادی را می بینی که در حرکت اند. گوشت متحرک. گوشت خشک متحرک؛ چهره های بی حوصله، عبوس، ولی در ظاهر آرام. وحشت و سرکوب طالبان ابراز هر نوع خوشی و بیان هر شادابی را از مردم گرفته است. اینجا پی در پی جنگ دیده اند و هنوز بی باروت نفس کشیدن را درست نیاموخته اند. از ایستگاه پیاده به طرف خانه ات حرکت می کنی، ولی هنوز چند قدمی بر نداشته ای که زنی را در زیر چادری می بینی که بسویت نزدیک می شود. به مقابلت میرسد. برایت جالب است و در آن زمان کوتاه می خواهی بدانی چه علتی سبب شده تا آن زن در مقابلت قرار گیرد. از میان سوراخهای کوچک روی بند کوشش می کنی چهره اش را ببینی و بدانی کیست. کار به آنجا نمی رسد. زن خودش لب می گشاید و می گوید: پسرم، دیر شد، مشکلی که در راه برایت پیش نشد؟
تعجب می کنی. دوباره می پرسد: خیریت است؟
حیرت زده پاسخ میدهی: بله، روی همرفته خوب بود. بخیر گذشت. ولی شما اینجا چکار می کنید؟ چرا اینجا آمدید؟ حتمن باید صبح زود حرکت کرده باشید که تا اینوقت به اینجا برسید.
مادرت می گوید: آن مهم نیست. به خاطر این آمدم. و از زیر چادر کتب درسی و کتابچه ات را بیرون می آورد و ادامه میدهد: حدس زدم اگر به خانه بیایی دنبال اینها، دیر به پوهنتون (دانشگاه) میرسی. بهتر دانستم خودم بیایم تا از همینجا مستقیم بروی پوهنتون و اذیت نشوی.
بی پاسخ میمانی. کلامی نمی یابی مناسب این لحظه. نمیدانی چه بگویی. خجلت زده ای، احساس تقصیر و شرم هم داری، ولی این حس توام است با یک حس خوب دیگر. بر مغزت فشار می آوری تا این حس را کاوش کنی. این عطوفت بی پایان را؛ این عاطفه بیکرانه را. شاید این همان عشق بدون حد و مرز مادر است که مرزهای کوچک وجودت را درنوردیده.
روز دیگر سر خم میکنی و دستش را می بوسی. در مقابل عظمت این مهر خیلی کوچکی، ذره ای.
به این فکر می کنی که این زنان بی چهره، که در زمان طالبان بی چهره ترین و خاموش ترین پیکر جامعه اند، سکان اصلی را در دست دارند. با عشق خود کلبه های وجود مان را گرم دارند. پر از مهر اند، مملو از عاطفه، سرشار از احساس، مهربانی مادرانه و زیرکی و دقت زنانه.
مدیون تو ام مادر؛ متشکرم برای همه چیز. برای هر گامی که برداشتم و با من پیمودی. برای هر شبی که برای آرامشم زنده سر کردی. برای تلاشی که در جهت تربیت و رشد من کردی. ممنونم برای چشمان زیبا و نگران در راهت؛ برای شجاعتی که سبب شد بر تو تکیه کنم و از تو بیاموزم. ممنونم برای قصه های شیرین کودکی، برای نان دست پخت تنوری، برای پیراهنی که در روز اول مکتب برایم خریدی؛ برای اشکی که در روز اول پوهنتون از چشمانت سرازیر شد؛ ممنونم برای آغوشی که در روز فراغت من گشودی


.
آسمان را گفتم
می توانی آيا
بهر يک لحظه ی خيلی کوتاه
روح مادر گردی
صاحب رفعت ديگر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
کهکشان کم دارم
نوريان کم دارم
مه وخورشيد به پهنای زمان کم دارم
***
خاک را پرسيدم
می توانی آيا
دل مادر گردی
آسمانی شوی وخرمن اخترگردی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
بوستان کم دارم
در دلم گنج نهان کم دارم
***
اين جهان را گفتم
هستی کون ومکان را گفتم
می توانی آيا
لفظ مادر گردی
همه ی رفعت را
همه ی عزت را
همه ی شوکت را
بهر يک ثانيه بستر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
آسمان کم دارم
اختران کم دارم
رفعت وشوکت وشان کم دارم
عزت ونام ونشان کم دارم
***
آنجهان راگفتم
می توانی آيا
لحظه يی دامن مادر باشی
مهد رحمت شوی وسخت معطر باشی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
باغ رنگين جنان کم دارم
آنچه در سينه ی مادر بود آن کم دارم
***
روی کردم با بحر
گفتم اورا آيا
می شود اينکه به يک لحظهء خيلی کوتاه
پای تا سر همه مادر گردی
عشق را موج شوی
مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
بيکران بودن را
بيکران کم دارم
ناقص ومحدودم
بهر اين کار بزرگ
قطره يی بيش نيم
طاقت وتاب وتوان کم دارم
***
صبحدم را گفتم
می توانی آيا
لب مادر گردی
عسل وقند بريزد از تو
لحظهء حرف زدن
جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی
گفت نی نی هرگز
گل لبخند که رويد زلبان مادر
به بهار دگری نتوان يافت
دربهشت دگری نتوان جست
من ازان آب حيات
من ازان لذت جان
که بود خنده ی اوچشمه ی آن
من ازان محرومم
خنده ی من خاليست
زان سپيده که دمد از افق خندهء او
خنده ی او روح است
خنده ی او جان است
جان روزم من اگر، لذت جان کم دارم
روح نورم من اگر، روح وروان کم دارم
***
کردم از علم سوال
می توانی آيا
معنی مادر را
بهر من شرح دهی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
منطق وفلسفه وعقل وزبان کم دارم
قدرت شرح وبيان کم دارم
***
درپی عشق شدم
تا درآئينه ی او چهرهء مادر بينم
ديدم او مادر بود
ديدم او در دل عطر
ديدم او در تن گل
ديدم اودر دم جانپرور مشکين نسيم
ديدم او درپرش نبض سحر
ديدم او درتپش قلب چمن
ديدم او لحظه ی روئيدن باغ
از دل سبزترين فصل بهار
لحظه ی پر زدن پروانه
در چمنزار دل انگيزترين زيبايی
بلکه او درهمه ی زيبايی
بلکه او درهمه ی عالم خوبی، همه ی رعنايی
همه جا پيدا بود
همه جا پيدا بود

۱۳۸۹ خرداد ۱۶, یکشنبه

متن کامل قطعنامه جرگه ملی مشورتی صلح افغانستان


قطعنامه جرگه ملی مشورتی صلح
12 الی 14 جوزا - 1389 هـ ش

خیمه لویه جرگه
شهر کابل

جرگه ملی مشورتی صلح که به اشتراک 1600 تن از نخبگان ملت رنجدیده افغانستان مشمول نمایندگان منتخب ملت در مجلسین شورای ملی، شوراهای ولایتی، علمای کرام، متنفذین قومی، نهادهای جامعه مدنی، نمایندگان مهاجرین افغان مقیم ایران و پاکستان و سایر اقشار جامعه که در 13 کتگوری تنظیم و دعوت گردیده بودند. برای مشوره جه
ت جستجوی راه های بیرون رفت از ناامنی های موجود و رسیدن به صلح پایدار در کشور تحت ریاست پروفیسور برهان الدین ربانی تدویر یافت.
اعضای جرگه ملی مشورتی صلح، طی سه روز مطابق
اجندای مطروحه در جلسات متعدد کمیته های کاری و جلسه عمومی بحث های همه جانبه نموده و بالای مواد آتی به توافق رسیدند:
ما اشتراک کننده گان جرگه ملی مشورتی صلح، با درک مکلفیت های دینی و ملی خویش و با در نظر داشت این که صلح یک ضرورت حیاتی و خواست هر فرد این ملت بوده، از ابتکار و تعهد رییس جمهوری اسلامی افغانستان که بر مبنای مشوره با ملت برای پایان دادن به جنگ و خونریزی در کشور و رسیدن به صلح پایدار از طریق مسالمت
آمیز اتخاذ گردیده، پشتیبانی همه جانبه می نماییم.
ما از عزم، تحمل، شکیبایی و قربانی های مردم مسلمان افغانستان برای رسیدن به صلح پایدار و رفاه همگانی در کشور قدردانی می نماییم.
مردم افغانستان حمایت همه جانبه جام
عه جهانی به خصوص ایالات متحده امریکا را در بازسازی نهاد های ملی و زیربناهای کشور به دیده قدر نگریسته و خواهان ادامه همکاری های وسیع، موثر و بنیادی شان می باشد.
ما از تلاش های دلسوزانهء کشورهای اسلامی، بالاخص خادم حرمین شریفین پادشاه عربستان سعودی و جمهوری ترکیه برای پشتیبانی از اقدامات و ابتکاراتی که منجر به صلح در کشور جنگ زده ما می شود قدردانی نموده، خواهان تداوم، تسریع و گسترش همکاری بیشتر آنها می باشیم.
ما اشتراک کننده گان جرگه ملی مشورتی صلح موارد ذیل را فیصله نموده و از دولت جمهوری اسلامی افغانستان و طرف های درگیر جنگ، تقاضا می نماییم تا در تعمیل آن اقدام صادقانه، فوری و ملموس نمایند.
مفاهمه، مذاکره و موافقه برای رسیدن به صلح پایدار:

1. ما اشتراک کننده گان جرگه ملی مشورتی صلح از تمام طرف های درگیر در جنگ مطالبه می نماییم تا در مطابقت با ارشادات دین مقدس اسلام، ندا و خواست مردم افغانستان برای قطع جنگ، برادر کشی و رسیدن به صلح دایمی لبیک گفته و راه مفاهمه و مذاکره را در پیش گیرند. این ابتکار صلح و آشتی میان تمام افغان ها بوده و به هیچ وجه در برگیرنده عناصر افراطی خارجی و شبکه های تروریستی بین المللی نمی باشد.
2. دولت باید یک برنامه همه جانبه را برای آغاز پروسه صلح، با در نظر داشت فیصله های جرگه ملی مشورتی صلح تدوین و تلاش برای تامین صلح را بحیث یک استراتیژی ملی و دایمی اعلان نماید.
3. تلاش های صلح نباید دست آورد های نظام و ارزش های قانونی آن را زیر سوال قرار داده و منجر به ایجاد بحران تازه در کشور گردد.

4. جهت رسیدن به صلح پایدار، تعهدات همه جانبه و صادقانه تمام جناح های ذیدخل، یک امر ضروری می باشد. ما اشتراک کننده گان جداً تقاضا می نماییم، تا به خواست مردم افغانستان و اشتراک کننده گان جرگه ملی مشورتی صلح و فیصله های این جرگه احترام گذاشته و به صورت جدی و صادقانه در عمل پیاده گردد، در غیر آن به ارزش تاریخی جرگه صدمه وارد خواهد شد.
5. ما از تمام جناح های ذیدخل تقاضا می نماییم تا از پیش شرط های که زمینه آغاز مذاکره و مفاهمه را غیر ممکن می سازند، اجتناب نموده و روش های سازنده و انعطاف پذیر را برای آغاز تفاهم روی دست گرفته، حسن نیت خویش را ابراز نمایند.
6. جلوگیری از دامن زدن به مسایل قومی، منطقوی، لسانی، سمتی، تنظیمی، مذهبی و سیاسی که منجر به خدشه دار شدن وحدت ملی می گردد، در اولویت های کاری اطراف ذیدخل قرار داده شود.
7. فراهم سازی زمینه های سرمایه گذاری جهت تقویه بنیه اقتصادی، انکشاف و رشد منابع بشری و زیر ساخت های کشور، به منظور ایجاد اشتغال، کاهش فقر و ارتقای ظرفیت های تعلیمات اسلامی و عمومی در صدر برنامه های دولت قرار گیرد.
ایجاد چهار چوب مذاکره با ناراضیان:

8. ما از دولت افغانستان و نیروهای بین المللی مستقر در افغانستان تقاضا می نماییم که:
- بعنوان حسن نیت، در مورد آزادی آن عده افراد که به اساس راپور های نادرست و یا اته
امات ثابت ناشده در زندان های مختلف به سر می برند، اقدام فوری و جدی نماید.
- دولت باید در تفاهم با جامعه جهانی در مورد حذف اسامی مخالفین از لست سیاه اقدام عاجل نمایند.
- دولت و نیروهای بین المللی باید امنیت و مصوونیت کسانی را که به پروسهء صلح می پیوندند، تضمین و تامین نماید و زمینه بازگشت ایشان را به زندگی مصوون مساعد سازد.
- از نیروهای بین المللی و افغانی جداً تقاضا می گردد، تا از دستگیری های بی مورد و تلاشی های خود سرانه منازل و بمباردمان ساحات مسکونی که باعث تلفات ملکی می گردد، جداً خود داری ورزند.
- دولت باید اقدامات جدی را برای به دست گرفتن رهبری عملیات نظامی و هماهنگی میان نیروهای بین المللی موجود در افغانستان روی دست گیرد.
- ناراضیان مسلح باید خشونت و همه فعالیت های را که منجر به قتل هموطنان عزیز و تخریب زیر بنا ها می گردد. ترک نموده و رابطه خود را با شبکه های القاعده و تروریستی قطع نمایند.
- از جامعه بین المللی تقاضا به عمل می آید تا در تجهیز، آموزش و تقویهء نیروهای امنیتی افغانستان همکاری و اقدامات جدی نماید، تا این نیروها قادر گردند که مسوولیت تامین امنیت مردم و کشور خود را به عهده گیرند.

- ما از جامعه بین المللی خواهان تعهدات دراز مدت هستیم، تا افغانستان دوباره به میدان کشمکش ها و رقابت های منطقوی مبدل نگردیده و از مداخلات بیرونی جلوگیری به عمل آمده، زمینه را برای تقویه همکاری های منطقوی مساعد سازد.
- ما از جامعه بین المللی تقاضا می نماییم تا از پروسه صلح تحت رهبری جمهوری اسلامی افغانستان پشتیبانی همه جانبه نمایند.
- دولت با همکاری مردم برای ایجاد حکومت داری خوب، سپردن کار به اهل کار، مبارزه علیه فساد اداری، اخلاقی و غصب در سطح مرکز و ولایات اقدام نماید. این اقدامات اعتماد مردم را بالای دولت بیشتر ساخته و در نزدیک ساختن ملت با دولت و موفقیت پروسهء صلح، نقش کلیدی ایفا می نماید.
- مردم افغانستان خواستار صلح عادلانه می باشند که در آن حقوق تمام اتباع کشور به شمول زنان و اطفال در نظر گرفته شده باشد و به منظور تامین عدالت اجتماعی، جرگه تاکید می نماید تا قوانین بالای تمام اتباع کشور طور یک سان تطبیق گردد.
9. ما اشتراک کننده گان این جرگه از علمای کرام، مسوولین و دست اندرکاران رسانه های صوتی، چاپی و تصویری تقاضا به عمل می آوریم تا از منابر مساجد و وسایل ارتباط همگانی برای تبلیغ صلح و ترک خشونت استفاده رسالت مندانه و مسوولانه به عمل آورند.
10. ما اشتراک کننده گان این جرگه از تمام مردم متدین خویش تقاضا می نماییم تا یک جا با دولت برای پایان دادن به نا آرامی های کنونی کشور دست به دست هم داده و در موفقیت این پروسه تلاش نمایند. دولت باید تمام تدابیر لازم را به همکاری مردم برای تآمین امنیت روی دست گرفته و جلو اعمال تخریب کارانه و تروریستی را بگیرد.
ایجاد میکانیزم برای مذاکره با ناراضیان:
11. کمسیون با صلاحیت یا شورای عالی صلح برای عملی ساختن مشوره های جرگه و پیشبرد پروسهء صلح در کشور ایجاد گردد. این نهاد به مرور زمان نمایندگی های ولایتی، ولسوالی و محلی خود را ایجاد و توسعه بخشد، که در ترکیب آن شخصیت های مصلح اعم از برادران و خواهران دلسوز، علمای کرام، بزرگان قوم، یک یک نفر نماینده از مجلسین شورای ملی و مخالفین که دست از جنگ برداشته باشند، شامل گردند. این شورا باید کمیته خاص را برای رسیده گی به زندانیان، رهایی و بازگشت آنها به زنده گی عادی ایجاد نماید.
12. ما اشتراک کننده گان این جرگه ملی مشورتی صلح تعهد می نمایم تا به صفت پیام آوران صلح حین بازگشت به مناطق و محلات خود، پیام صلح این جرگه را به مردم خود رسانیده و در این راه سعی و تلاش همه جانبه را به همکاری ادارات محلی، علما، بزرگان قوم، جوانان و زنان به راه اندازیم تا باشد سهم دینی و ملی خویش را در تامین صلح ایفا نماییم.
13. جهت کسب حمایت جامعه جهانی از قطعنامه جرگهء ملی مشورتی صلح، دولت جمهوری اسلامی افغانستان مکلفیت دارد تا آن را شامل اجندای کنفرانس کابل نماید.
14. دولت باید از طریق میکانیزمی که ایجاد می گردد، در مورد پیشرفت برنامه صلح مردم را طور متدوام و شفاف در جریان قرار بدهد.
15. سفارشات کمیته های بیست و هشت گانه جرگه، جهت تدوین و پیگیری برنامه عمل و استراتیژی صلح، ضمیمه این قطع نامه می باشد.
16. در اخیر جرگه ملی مشورتی صلح به نمایندگی از ملت مسلمان افغانستان، حمله وحشیانه نیروهای نظامی اسراییل را در آب های بین المللی بالای کاروان کمک های بشردوستانه برای مردم مظلوم و محاصره شدهء فلسطین در نوار غزه که منجر به قتل و جراحت ده ها تن گردیده، شدیداً تقبیح کرده، با خانواده های کشته شدگان و مجروحین ابراز همدردی می نمایند، از بارگاه ایزد متعال صبر و استقامت را برایشان استدعا می کند.
از ملل متحد و جامعه جهانی جداً تقاضا می گردد تا به محاصره ظالمانه نوار غزه خاتمه دهند.